توکنیزاسیون؛ فقط نوآوری نیست، بلکه به چارچوبهای حفاظتی نیاز دارد
مقدمه
در سالهای اخیر، توکنیزاسیون داراییها به یکی از داغترین موضوعات در حوزه فناوری بلاکچین و امور مالی تبدیل شده است. این فرایند که داراییهای واقعی مانند املاک، آثار هنری یا حتی سهام شرکتها را به توکنهای دیجیتال تبدیل میکند، وعده داده است که بازارهای مالی را بازتر، شفافتر و کارآمدتر کند. اما در حالی که نوآوری در این حوزه با سرعت بالایی پیش میرود، کارشناسان هشدار میدهند که نبود چارچوبهای حفاظتی و نظارتی میتواند ریسکهای جدی برای سرمایهگذاران و کل اکوسیستم به همراه داشته باشد.
رشد سریع توکنیزاسیون و جذابیت آن
توکنیزاسیون داراییها به سرعت در حال گسترش است. بر اساس گزارشهای اخیر، ارزش بازار توکنیزاسیون داراییهای واقعی (RWA) تا سال 2030 میتواند به بیش از 16 تریلیون دلار برسد. این رشد چشمگیر عمدتاً به دلیل مزایایی مانند افزایش نقدشوندگی، کاهش هزینههای تراکنش و امکان دسترسی به داراییهایی است که پیش از این برای بسیاری از سرمایهگذاران غیرقابل دسترس بودند.
برای مثال، در بازار املاک، توکنیزاسیون این امکان را فراهم میکند که افراد با سرمایههای اندک نیز بتوانند در پروژههای بزرگ مشارکت کنند. همچنین، در حوزه هنر، آثار هنری گرانقیمت میتوانند به بخشهای کوچکتر تقسیم شده و به صورت توکن عرضه شوند تا افراد بیشتری بتوانند در مالکیت آنها سهیم شوند.
چالشهای نظارتی و ریسکهای موجود
با وجود مزایای فراوان، توکنیزاسیون بدون نظارت و چارچوبهای حفاظتی میتواند مشکلات جدی ایجاد کند. یکی از مهمترین نگرانیها، نبود شفافیت کافی در مورد مالکیت و انتقال داراییهاست. در برخی موارد، مشخص نیست که آیا توکن واقعاً نماینده قانونی دارایی مورد نظر است یا خیر.
علاوه بر این، نبود استانداردهای مشخص برای صدور و مدیریت توکنها میتواند منجر به کلاهبرداری، پولشویی و سایر فعالیتهای غیرقانونی شود. به عنوان مثال، در سالهای اخیر شاهد پروژههایی بودهایم که با وعده توکنیزاسیون داراییهای واقعی، سرمایهگذاران را فریب داده و پس از جمعآوری سرمایه، ناپدید شدهاند.
نقش نهادهای نظارتی و چارچوبهای حفاظتی
برای مقابله با این چالشها، بسیاری از کشورها و نهادهای نظارتی در حال تدوین مقررات و چارچوبهای جدید برای توکنیزاسیون هستند. اتحادیه اروپا با تصویب مقررات MiCA (Markets in Crypto-Assets) تلاش کرده است تا شفافیت و امنیت بیشتری را به بازار داراییهای دیجیتال بیاورد. این مقررات، الزامات سختگیرانهای را برای صادرکنندگان توکنها و پلتفرمهای معاملاتی تعیین کرده است.
در ایالات متحده نیز کمیسیون بورس و اوراق بهادار (SEC) به طور فعال بر فعالیتهای مرتبط با توکنیزاسیون نظارت میکند و پروژههایی را که قوانین اوراق بهادار را نقض میکنند، تحت پیگرد قرار میدهد. این اقدامات نشان میدهد که نهادهای نظارتی به اهمیت ایجاد تعادل میان نوآوری و حفاظت از سرمایهگذاران پی بردهاند.
اهمیت استانداردسازی و همکاری جهانی
یکی از چالشهای اصلی در مسیر توکنیزاسیون، نبود استانداردهای جهانی است. بازارهای مالی به طور فزایندهای به هم پیوستهاند و فعالیتهای مرتبط با توکنیزاسیون اغلب مرزهای جغرافیایی را پشت سر میگذارند. بنابراین، همکاری میان کشورها و نهادهای بینالمللی برای تدوین استانداردهای مشترک و قابل اجرا ضروری است.
برای مثال، سازمان بینالمللی کمیسیونهای اوراق بهادار (IOSCO) اخیراً توصیههایی برای تنظیم بازار داراییهای دیجیتال منتشر کرده است که میتواند به عنوان الگویی برای کشورها مورد استفاده قرار گیرد. این توصیهها شامل الزامات شفافیت، مدیریت ریسک و حفاظت از حقوق سرمایهگذاران است.
فرصتها و آینده توکنیزاسیون
با وجود چالشهای موجود، آینده توکنیزاسیون بسیار روشن به نظر میرسد. بانکهای بزرگ، شرکتهای فناوری و حتی دولتها به دنبال بهرهبرداری از این فناوری برای بهبود کارایی بازارها و افزایش دسترسی به سرمایه هستند. برای مثال، بانک جیپی مورگان اخیراً اعلام کرده است که در حال آزمایش پلتفرم توکنیزاسیون خود برای تسهیل معاملات اوراق قرضه است.
همچنین، پروژههایی مانند توکنیزاسیون اوراق قرضه دولتی در کشورهای مختلف، نشاندهنده پذیرش روزافزون این فناوری در سطح جهانی است. بر اساس پیشبینیها، ارزش بازار توکنیزاسیون اوراق بهادار تا سال 2030 میتواند به بیش از 5 تریلیون دلار برسد.
نتیجهگیری؛ تعادل میان نوآوری و حفاظت
توکنیزاسیون داراییها میتواند انقلابی در بازارهای مالی ایجاد کند و فرصتهای بیسابقهای برای سرمایهگذاران و شرکتها فراهم آورد. اما برای تحقق این پتانسیل، ایجاد چارچوبهای حفاظتی و نظارتی قوی ضروری است. تنها با ایجاد تعادل میان نوآوری و حفاظت از حقوق سرمایهگذاران میتوان اطمینان حاصل کرد که این فناوری به شکلی پایدار و ایمن رشد خواهد کرد.
در نهایت، موفقیت توکنیزاسیون نه تنها به پیشرفتهای فنی، بلکه به همکاری میان نهادهای نظارتی، شرکتها و جامعه سرمایهگذاران بستگی دارد. آینده این حوزه روشن است، اما تنها در صورتی که با مسئولیتپذیری و شفافیت همراه باشد.