ورلد لیبرتی فایننشال (WLFI) وارد بازار شد و وعده داد که فاصله میان زیرساختهای بانکی سنتی و امور مالی غیرمتمرکز را پر کند. ساختار این پروتکل حول محور USD1، یک استیبلکوین با پشتوانه ۱:۱ دلار آمریکا، و WLFI، توکن حاکمیتی که کنترل ارتقاها، تصمیمات خزانهداری و مشوقها را بر عهده دارد، شکل گرفته است. با استفاده از CCIP چینلینک برای انتقالهای بینزنجیرهای، WLFI بر بستر اتریوم، سولانا و BNB چین فعالیت میکند و دسترسی نهادها به دیفای را بدون نیاز به خروج از چارچوبهای نظارتی فراهم میسازد.
این مدل ترکیبی توجه بسیاری از محافل سیاسی و مالی را به خود جلب کرده است. WLFI با متولیانی مانند BitGo برای شفافیت ذخایر همکاری میکند و استیبلکوین خود را به عنوان ابزاری آماده برای تسویه حسابهای قانونی معرفی میکند. با این حال، به دلیل ارتباط نزدیک با شرکتهای وابسته به ترامپ، با تردیدهایی نیز روبرو شده است؛ ارتباطی که هرچند به پروژه دیده شدن میبخشد، اما ادعای حاکمیت غیرمتمرکز آن را زیر سؤال میبرد. تحلیلگران معتقدند تمرکز برندینگ و حاکمیت، تنشی میان امنیت نهادی و اصول باز دیفای ایجاد کرده است.

ریسکهای تمرکزگرایی در همکاریهای نهادی
دسترسی WLFI به نهادهای مالی به آن کمک کرده تا در معاملات بزرگی مشارکت کند؛ از جمله استفاده MGX ابوظبی از USD1 برای تسویه ۲ میلیارد دلاری با بایننس. این اقدام اعتبار WLFI را نزد فعالان قانونمند افزایش داده، اما ساختار زیرین محدودیتهایی دارد. حدود ۸۰٪ توکنها قفل هستند و آزادسازی آنها به رأیگیری حاکمیتی وابسته است که به شدت تحت تأثیر کیف پولهای بنیانگذاران قرار دارد. ارتباط مستند تیم با چهرههای سیاسی، به ویژه خانواده ترامپ، نگرانیها درباره تمرکز و نفوذ گزینشی را تشدید میکند.

این تناقضات شکاف رو به رشدی را در دیفای نشان میدهد. در حالی که WLFI فراگیری و دسترسی را تبلیغ میکند، ساختار قدرت آن بازتابدهنده همان تصمیمگیری سلسلهمراتبی است که سیستمهای غیرمتمرکز برای اجتناب از آن طراحی شدهاند. مشارکت در حاکمیت همچنان به وزن توکن وابسته است نه مشارکت کاربران، و استیبلکوین نیز به تضمین متولیان متکی است نه شفافیت الگوریتمی.
در حالی که سرمایهگذاران میان رعایت قوانین و غیرمتمرکز بودن، توازن را بازنگری میکنند، پروژههایی که یکپارچگی خود را از طریق دادههای باز و نه تأیید نهادی اثبات میکنند، مورد توجه قرار گرفتهاند؛ از جمله XRP Tundra که معماری دو زنجیرهای آن، غیرمتمرکز بودن را در بنیاد خود جای داده است.
طراحی شفاف دو زنجیرهای XRP Tundra
بر خلاف پروتکلهای مالی ترکیبی که بر ذخایر متولی متکی هستند، XRP Tundra کاملاً روی زنجیره و در شبکههای XRP Ledger (XRPL) و سولانا فعالیت میکند. این سیستم دارای ساختار دو توکنی است: TUNDRA-S برای نقدینگی و استیکینگ و TUNDRA-X برای حاکمیت خزانه و تصمیمات پروتکل. این تفکیک، ریسک تمرکز را از بین میبرد و به کاربران اجازه میدهد بدون مواجهه با نوسانات نقدینگی، در حاکمیت مشارکت کنند.

پیشفروش این پروژه که اکنون در فاز ۹ قرار دارد، TUNDRA-S را با قیمت ۰.۱۴۷ دلار و ۱۱٪ پاداش ارائه میدهد و قیمت مرجع TUNDRA-X نیز ۰.۰۷۳۵ دلار است. تاکنون بیش از ۲ میلیون دلار جمعآوری شده و ۳۲ هزار دلار پاداش Arctic Spinner به شرکتکنندگان اهدا شده است.
هر فاز فروش، پارامترهای خود را از پیش منتشر میکند و تمام تخصیصها از طریق لاگهای تراکنش قابل راستیآزمایی است. این شفافیت همان چیزی است که بسیاری از تحلیلگران، از جمله بن کریپتو در بررسی پیشفروش، آن را معیار جدید برای عرضههای معتبر دیفای میدانند؛ جایی که مستندسازی و ردپای حسابرسی جایگزین تأیید سیاسی یا شهرت افراد مشهور میشود.
حسابرسی و تأیید توسط شرکتهای مستقل
مکانیزمهای حاکمیتی و سوددهی XRP Tundra تحت مجموعهای کامل از تأییدیههای شخص ثالث فعالیت میکند. حسابرسیهای مستقل، یکپارچگی معماری قرارداد هوشمند را تأیید کردهاند و احراز هویت KYC توسعهدهندگان نیز انجام شده است.
در زمان راهاندازی، دارندگان TUNDRA-S به Cryo Vaults دسترسی خواهند داشت؛ قراردادهای استیکینگ حسابرسیشده با سود سالانه تا ۲۰٪. پارامترهای سیستم، از جمله مدت قفل و جدول کارمزدها، به صورت کد شده و شفاف هستند و پاداشها به صورت الگوریتمی و نه با تصمیمات خزانهداری متمرکز توزیع میشوند. این مدل در تضاد مستقیم با حاکمیت هیئتمدیره WLFI است و اطمینان میدهد قوانین شبکه با تغییرات سیاسی یا نهادی دستخوش تغییر نمیشود.
غیرمتمرکز بودن؛ تنها مسیر پایدار
WLFI نشان میدهد که مدلهای ترکیبی میتوانند نقدینگی نهادی جذب کنند، اما کنترل متمرکز نیز به راحتی میتواند به بازارهای غیرمتمرکز بازگردد. طراحی مبتنی بر دلار آمریکا، ثبات را از طریق متولیان فراهم میکند، اما همین تضمین به اعتماد به چند نهاد محدود وابسته است. XRP Tundra این وابستگی را معکوس میکند؛ هر حرکت توکن، سود استیکینگ و رأی حاکمیتی روی زنجیره، حسابرسیشده و در دسترس عموم است.
این تضاد فلسفی، مسیر آینده دیفای را ترسیم میکند: شفافیتی که با کد سنجیده میشود، نه با مشارکتهای نهادی. در حالی که مدلهای ترکیبی قانونمند مرز میان بانکداری و بلاکچین را محو میکنند، اکوسیستمهایی مانند Tundra نشان میدهند که غیرمتمرکز بودن و رعایت قوانین میتواند همزمان محقق شود؛ به شرطی که راستیآزمایی جایگزین برندینگ به عنوان منبع اعتماد شود.

یک جایگزین تأییدشده برای مدلهای مالی متمرکز را تجربه کنید. سهم خود از فاز ۹ را پیش از لیست شدن، ایمن کنید.
توجه: این مقاله محتوای تبلیغاتی است و توسط شخص ثالث نوشته شده است. CryptoPotato مسئولیتی در قبال محتوای این صفحه، تبلیغات، محصولات، کیفیت، دقت یا سایر موارد ندارد و آن را تأیید نمیکند. هیچ بخشی از این مطلب نباید به عنوان مشاوره مالی تلقی شود. خوانندگان اکیداً توصیه میشوند اطلاعات را به طور مستقل بررسی کرده و پیش از هرگونه تعامل با شرکت یا پروژه ذکرشده، تحقیقات خود را انجام دهند. سرمایهگذاری در رمز ارزها با ریسک از دست دادن سرمایه همراه است و توصیه میشود پیش از هر تصمیمی با یک متخصص مشورت کنید.
همچنین توصیه میشود متن کامل سلب مسئولیت CryptoPotato را مطالعه فرمایید.
><p>منبع: لینک خبر


