تحلیل تکنیکال مطالعه داده های تاریخی بازار از جمله قیمت و حجم ان است. تحلیلگران تکنیکال با استفاده از بینش های روانشناسی بازار ، اقتصاد رفتاری و تجزیه و تحلیل کمی ، از عملکرد گذشته برای پیش بینی رفتار آینده بازار استفاده می کنند. دو شکل متداول، تجزیه و تحلیل فنی الگوهای نمودار و شاخص های فنی (اندیکاتورها) است.
تجزیه و تحلیل فنی سعی در پیش بینی حرکات قیمت آتی دارد و اطلاعات لازم را برای سودآوری در اختیار معامله گران قرار می دهد.
تاجران برای شناسایی نقاط ورود و خروج برای معاملات احتمالی ، از ابزارهای تحلیل تکنیکی در نمودارها استفاده می کنند.
فرض اساسی تجزیه و تحلیل فنی این است که بازار تمام اطلاعات موجود خود را در نمودار قیمت منعکس میکند.
در ادامه با ایران بلاکچین همراه باشید.
تحلیل تکنیکی (تکنیکال) به شما چه می گوید؟
تجزیه و تحلیل فنی اصطلاحی برای انواع استراتژی های وابسته به تفسیر عملکرد قیمت در سهام است. اکثر تجزیه و تحلیل های فنی بر تعیین این که آیا روند فعلی ادامه خواهد یافت یا خیر ، محدود می شوند و اگر این چنین نباشد ، نتایج معکوس خواهد شد. برخی از تحلیلگران تکنیکی سوگندهای خود را دنبال می کنند ، برخی از نمودارهای شمعدانی استفاده می کنند و برخی دیگر گروهها تجسم ریاضی را ترجیح می دهند. بیشتر تحلیلگران فنی از برخی از ابزارها برای شناخت نقاط احتمالی ورود و خروج برای معاملات استفاده می کنند. به عنوان مثال ، شکل گیری نمودار می تواند یک نقطه ورود برای یک فروشنده در کوتاه مدت را نشان دهد ، اما معامله گر برای دوره های زمانی مختلف به بررسی میانگین های متحرک می پردازد تا تأیید کند احتمال شکست وجود دارد یا خیر.
تاریخچه مختصر تجزیه و تحلیل فنی (تحلیل تکنیکال)
تجزیه و تحلیل فنی سهام و روند صدها سال مورد استفاده قرار گرفته است. در اروپا ، جوزف دو لا وگا برای پیش بینی بازارهای هلندی در قرن ۱۷، روشهای اولیه تحلیل تکنیکی را اتخاذ کرد. با این حال ، در شکل مدرن ، تحلیل تکنیکی به چارلز داو ، ویلیام پی همیلتون ، رابرت ره ، اودسون گولد و بسیاری دیگر – که از جمله آنها یک رقصنده سالن به نام نیکلاس درااس است ، به شدت مدیون است. این افراد دیدگاه جدیدی را در بازار به عنوان جزر و مدی نشان می دهند که به بهترین وجه در اوج ها و پایین ترین نرخ های نمودار هشدار میدهند. مجموعه پراکندگی تئوری ها از تحلیلگران اولیه فنی در سال ۱۹۸۴ با انتشار تحلیل تکنیکی از روند سهام توسط رابرت دی، ادواردز و جان مگی جمع آوری و رسمیت یافت.
قدمت الگوهای شمعدان به بازرگانان ژاپنی مشتاق کشف الگوهای معاملاتی برای برداشت برنج خود می رسد. مطالعه این الگوهای باستانی در دهه ۱۹۹۰ در ایالات متحده با ظهور تجارت روز اینترنت ، رواج یافت. سرمایه گذاران در نمودارهای سهام پتانسیل زیادی برای کشف الگوهای جدید برای توصیه هنگام معاملات یافتند. الگوهای معکوس شمعدان به طور خاص برای هویت سرمایه گذاران از اهمیت بالایی برخوردار است حتی چندین الگوی نمودار شمعی متداول دیگر نیز وجود دارد.برای مثال دوجی و الگوی گیربکس همه برای پیش بینی یک وارونگی نزولی قریب الوقوع مورد استفاده قرار می گیرند.
نحوه استفاده از تحلیل تکنیکال
اصل اصلی زیربنای تحلیل تکنیکال این است که قیمت بازار منعکس کننده تمام اطلاعات موجود است که می تواند بر بازار تأثیر بگذارد. در نتیجه ، نیازی به نگاه به تحولات اقتصادی ، اساسی یا جدید نیست زیرا از قبل دارای امنیت خاصی هستند. تحلیلگران فنی به طور کلی معتقدند که قیمت ها در روند حرکت می کنند و تاریخ گرایش به تکرار دارد. دو نوع اصلی تجزیه و تحلیل فنی الگوهای نمودار و شاخص های فنی (اندیکاتورها) است.
الگوهای نمودار نوعی تجزیه و تحلیل تکنیکی است که تکنسین ها با نگاهی به الگوهای خاص سعی در شناسایی مناطق حمایتی و مقاومت در نمودار دارند. این الگوها با زیربنای عوامل روانشناختی ، به منظور پیش بینی اینکه در کجای هدایت قیمت ها قرار می گیرند ، به دنبال شکست یا شکست از یک نقطه و زمان خاص قیمت ، تعیین می شوند. به عنوان مثال ، الگوی نمودار مثلث صعودی یک الگوی نمودار صعودی است که یک منطقه از مقاومت را نشان می دهد. شکست این مقاومت می تواند به یک حرکت قابل توجه و با حجم بالا منجر شود.
شاخص های فنی (اندیکاتورها)، نوعی آمار از تجزیه و تحلیل فنی است که در ان تکنسین ها فرمول های مختلف ریاضی را بر روی قیمت ها و حجم ها اعمال می کنند. رایج ترین شاخص فنی (اندیکاتور) میانگین متحرک MA میباشد، که داده های قیمت را هموار می کند تا بتواند روند آن را آسان تر حدس زد. شاخص های فنی پیچیده تر شامل همگرایی- واگرایی میانگین متحرک (MACD) است که به تعامل بین چندین میانگین متحرک نگاه می کند. بسیاری از سیستم های معاملاتی مبتنی بر شاخص های فنی هستند زیرا می توان آنها را محاسبه کرد.
تفاوت بین تحلیل تکنیکی و تحلیل بنیادی
تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکی دو جناح بزرگ در امور مالی است. در حالی که تحلیلگران فنی معتقدند بهترین رویکرد پیروی از این روند در بازار است ، تحلیلگران بنیادی معتقدند که بازار غالباً از ارزش چشم پوشی می کند. تحلیلگران بنیادی روند نمودار از طریق ترازنامه و سود بازار را نادیده می گیرند. نمونه های زیادی از سرمایه گذاران موفق وجود دارد که از تجزیه و تحلیل بنیادی یا فنی برای هدایت معاملات خود استفاده می کنند و حتی افرادی که هر دو را مورد استفاده قرار دادند. با این حال ، به طور کلی ، تجزیه و تحلیل فنی سرعت بیشتری برای سرمایه گذاری دارد ، در حالی که به طور کلی تجزیه و تحلیل بنیادی ، زمانبندی تصمیم گیری طولانی تری دارد .
محدودیت های تجزیه و تحلیل فنی
تحلیل تکنیکال محدودیت یکسانی برای هر استراتژی مبتنی بر محرکهای تجاری خاص دارد. نمودار را می توان به اشتباه تفسیر کرد. دوره هایی که برای میانگین های در حال حرکت استفاده می شود برای تجارت مورد نظر شما ممکن است خیلی طولانی یا خیلی کوتاه باشند. با کنار گذاشتن این موارد ، تجزیه و تحلیل فنی سهام و روند، محدودیت های خاصی دارد که منحصر به فرد است.هرچه استراتژی ها ، ابزارها و تکنیک های تجزیه و تحلیل تکنیکال بیشتر مورد استفاده قرار می گیرند ، تأثیر بیشتری بر عملکرد قیمت دارند. به عنوان مثال ، آیا این سه کلاغ سیاه به دلیل قیمت مناسب ، توجیه روند صعودی را دارند یا به این دلیل که معامله گران جهانی موافق هستند که باید به دنبال یک تغییر نزولی باشند و این امر را با گرفتن موقعیت های کوتاه انجام دهند؟
منبع : INVESTOPEDIA