در این مقاله به رویکرد بالا به پایین در سرمایه گذاری و بحث پیرامون آن میپردازیم.بیشتر سرمایه گذاران با هنر انتخاب سهام می جنگند. آیا آنها باید تصمیمات خود را صرفاً براساس آنچه شرکت انجام می دهد و چقدر خوب این کار را انجام می دهند، بگیرند؟ یا باید آنها بیشتر روی روندهای کلان اقتصادی بزرگتر از جمله قدرت اقتصاد تمرکز کنند تا مشخص کنند کدام سهام را باید خریداری کنند؟ هیچ جواب درست و غلطی وجود ندارد. با این حال ، سرمایه گذاران باید سیستم هایی را توسعه دهند که به آنها کمک کند تا به اهداف سرمایه گذاری خود برسند.
گزینه دوم ذکر شده به عنوان رویکرد سرمایه گذاری از بالا به پایین به بازار گفته می شود. این روش به سرمایه گذاران این امکان را می دهد تا بازار را از تصویر بزرگ تا انتهای سهام انفرادی تحلیل کنند. این دید با رویکرد از بالا به پایین ، که با اصول سهام فردی شروع می شود و در نهایت گسترش می یابد ، شامل اقتصاد جهانی می شود.
از بالا شروع کنید: نمای جهانی
از آنجا که رویکرد از بالا به پایین شروع می شود ، اولین قدم تعیین سلامت اقتصاد جهان است. این کار با تجزیه و تحلیل نه تنها کشورهای توسعه یافته بلکه کشورهای نوظهور انجام می شود. یک راه سریع برای تعیین سلامت اقتصاد ، بررسی رشد تولید ناخالص داخلی (تولید ناخالص داخلی) در چند سال گذشته و برآوردهای پیش رو است. اغلب ، کشورهای در حال ظهور با مقایسه با همتایان بالغ خود ، بهترین رشد را خواهند داشت.
متأسفانه ، زیرا ما در زمانی زندگی می کنیم که جنگ و تنش های ژئوپلیتیکی افزایش یافته است ، ما باید نسبت به آنچه در حال حاضر بر هر منطقه جهان تأثیر می گذارد ، آگاه باشیم. چند منطقه و کشور در سراسر جهان بلافاصله از رادار سقوط می کنند و به دلیل میزان بی ثباتی مالی که می تواند هرگونه سرمایه گذاری را خراب کند ، دیگر در بخش باقیمانده تحلیل قرار نمی گیرند.
روندها را تحلیل کنید
بعد از مشخص کردن اینکه کدام مناطق میزان خطر بالایی دارند ، مرحله بعدی استفاده از نمودارها و تحلیل تکنیکال است. با نگاهی به نمودار بلند مدت شاخص بورس کشورهای خاص ، می توانیم مشخص کنیم که بازار سهام مربوطه در روند صعودی و تحلیلی است یا ارزش آن در روند نزولی است ، که جایی مناسب برای قرار دادن پول ما نخواهد بود. این دو مرحله اول به شما کمک می کند کشورهایی را پیدا کنید که مطابق خواسته ها و نیازهای شما برای تنوع باشد.
به اقتصاد نگاه کنید
مرحله سوم ، تجزیه و تحلیل عمیق تر اقتصاد و سلامت بورس است. با بررسی اعداد اقتصادی از قبیل نرخ بهره ، تورم و اشتغال می توان قدرت فعلی بازار را تعیین کرد و ایده بهتری نسبت به آنچه در آینده در اختیار دارد ، خواهیم داشت. غالباً بین داستانی که اعداد اقتصادی از آن روایت می کنند و روند شاخص های بورس سهام تفاوت وجود دارد.
مرحله آخر در آنالیز تجزیه و تحلیل شاخص های اصلی سهام ایالات متحده مانند S&P 500 و Nasdaq است. هر دو روش تحلیلی بنیادی و تکنیکال می توانند به عنوان فشارسنج هایی برای تعیین سلامت شاخص ها مورد استفاده قرار گیرند. مبانی بازار را می توان با نسبت هایی مانند قیمت به درآمد ، قیمت به فروش و بازده سود تقسیمی تعیین کرد. مقایسه اعداد با قرائت های گذشته می تواند به تعیین اینکه آیا سطح بازار از نظر تاریخی بیش از حد خرج شده یا بیش از حد است ، کمک می کند. تجزیه و تحلیل فنی به مشخص شدن محل ارتباط بازار با چرخه بلند مدت کمک می کند. از نمودارهایی استفاده کنید که چندین دهه گذشته را نشان می دهد و پایین تر از افق زمانی را به نمای روزانه نشان می دهد. به عنوان مثال ، شاخص هایی از جمله میانگین های متحرک 50 روزه و 200 روزه به ما کمک می کنند تا روند فعلی بازار را پیدا کنیم و اینکه آیا سرمایه گذاران مناسب است که به شدت در سهام سرمایه گذاری کنند ؟
تاکنون روند ما رویکردی کلان به بازار است و به ما در تعیین تخصیص دارایی کمک کرده است. اگر بعد از چند مرحله اول متوجه شویم که نتایج صعودی است ، شانس خوبی وجود دارد که اکثر دارایی های دارای ارزش سرمایه گذاری از بازار سهام باشند. از طرف دیگر ، اگر چشم انداز تاریک باشد ، تخصیص تمرکز خود را از سهام به سرمایه گذاری های محافظه کارتر مانند بازارهای درآمد ثابت و پول تغییر دهید.
میکروآنالیز در بالا به پایین : آیا این سرمایه گذاری برای شما مناسب است؟
تصمیم گیری در مورد تخصیص دارایی تنها نیمی از نبرد است. گام انتگرال بعدی به سرمایه گذاران کمک می کند تا هنگام جستجو برای سرمایه گذاری های خاص مانند سهام و صندوق های مبادله ارزی (ETF) ، روی کدام بخش ها تمرکز کنند. تجزیه و تحلیل جوانب بخشهای خاص (به عنوان مثال ، مراقبت های بهداشتی ، فناوری و معدن) تحقیقات را حتی بیشتر می کند. روند تجزیه و تحلیل بخشها شامل تاکتیکهای مورد استفاده در روش قبلی مانند تحلیل بنیادی و فنی است.
علاوه بر ابزارهای ذکر شده ، سرمایه گذاران باید چشم انداز بلند مدت بخش های خاص را نیز در نظر بگیرند. به عنوان مثال ، ظهور نسل بومر پیری در طی یک دهه آینده می تواند به عنوان یک عامل اصلی برای بخش هایی مانند مراقبت های بهداشتی و اوقات فراغت به حساب آید. برعکس ، افزایش تقاضا برای انرژی همراه با قیمتهای بالاتر موضوع طولانی مدت دیگری است که می تواند برای انرژی های جایگزین و بخش های نفت و گاز جایگزین شود.
ظهور ETF و صندوق های متقابل ویژه برای بخش ، این امکان را فراهم كرده است كه رویكرد از بالا به پایین در برخی شرایط در این سطح خاتمه یابد. اگر یک سرمایه گذار تصمیم بگیرد که بخش زیست فناوری باید در پرتفوی نمایندگی شود ، وی امکان خرید صندوق بین المللی پول یا صندوق متقابل متشکل از سبد سهام بیوتکنولوژی را دارد. سرمایه گذار به جای اینکه به مرحله بعدی فرایند حرکت کند و ریسک سهام فردی را بر عهده بگیرد ، می تواند سرمایه گذاری را در کل بخش انتخاب کند.
(برای مطالعه مرتبط ، به: مقدمه ای برای سرمایه های متقابل بخش مراجعه کنید.)
با این حال ، اگر یک سرمایه گذار احساس کند که ریسک اضافه شده برای انتخاب و خرید سهام فردی ارزش پاداش اضافی را دارد ، یک مرحله اضافی در روند کار وجود دارد. این مرحله نهایی رویکرد از بالا به پایین اغلب می تواند مهمترین باشد زیرا شامل تجزیه و تحلیل سهام های فردی از چندین منظر است.
تجزیه و تحلیل بنیادی شامل اندازه گیری های مختلفی از قبیل نسبت قیمت / درآمد به رشد ، بازده سهام و بازده سود سهام برای نامگذاری چند مورد است. یک جنبه مهم از تجزیه و تحلیل سهام فردی ، پتانسیل رشد شرکت در طی چند سال آینده خواهد بود. در حالت ایده آل ، سرمایه گذاران می خواهند سهام خود را با پتانسیل رشد بالایی در اختیار بگیرند زیرا این امر احتمالاً منجر به قیمت بالای سهام خواهد شد.
تجزیه و تحلیل فنی برای قیمت های ورودی بر نمودارهای هفتگی بلند مدت و نمودارهای روزانه متمرکز خواهد شد. در این مرحله سهام انفرادی انتخاب می شود و روند خرید آغاز می شود.
رویکرد مثبت بالا به پایین
طرفداران رویکرد از بالا به پایین استدلال می کنند که این سیستم می تواند به سرمایه گذاران در تعیین تخصیص دارایی ایده آل برای نمونه کارها در هر نوع محیط بازاری کمک کند. غالباً یک رویکرد از بالا به پایین وضعیتی را کشف می کند که ممکن است برای سرمایه گذاری های بزرگ در سهام نباشد. توانایی حفظ سرمایه گذاران از سرمایه گذاری بیش از حد در سهام در بازار خریس بزرگترین طرفدار سیستم است. هنگامی که یک بازار در حال نزولی است ، احتمال انتخاب سرمایه گذاری برنده به طرز چشمگیری کاهش می یابد حتی اگر سهام تمام شرایط لازم را برآورده کند. هنگام استفاده از سیستم پایین به بالا ، یک سرمایه گذار قبل از در نظر گرفتن وضعیت بازار ، تعیین می کند که کدام سهام را خریداری کند. این نوع رویکرد می تواند باعث شود که سرمایه گذاران بیش از حد در معرض سهام ها قرار بگیرند و پرتفوی به احتمال زیاد ضرر خواهد دید.
از دیگر مزایای رویکرد از بالا به پایین ، تنوع بین نه تنها بخش های برتر ، بلکه بازارهای پیشرو خارجی نیز است. این امر منجر به ایجاد سبد متنوع در بخش ها و مناطق با ارزش سرمایه گذاری برتر می شود. به این نوع سرمایه گذاری در بعضی از حلقه های کوچک به عنوان ‘تبدیل’ یاد می شود که ترکیبی از تمرکز و تنوع است.
منافع سرمایه گذاری از بالا به پایین
تاکنون ، رویکرد از بالا به پایین ممکن است بی عیب به نظر برسد. با این حال ، سرمایه گذاران باید چند عامل دیگر را نیز در نظر بگیرند. مهمتر از همه ، احتمالاً تحقیق شما نادرست است و باعث می شود فرصتی از دست برود. به عنوان مثال ، اگر رویکرد بالا به پایین نشان دهد که بازار در آینده نزدیک به سمت پایین تر ادامه خواهد یافت ، ممکن است منجر به مواجهه کمتر با سهام شود. اما اگر تحلیل شما اشتباه باشد و تجمع بازار انجام شود ، نمونه کارها در معرض دید بازار قرار نمی گیرند و از دستاوردهای تجمع نیز غافل می شوند.
سپس مشکل سرمایه گذاری کم در بازار گاوی وجود دارد که می تواند اثبات شود در دراز مدت پرهزینه است. سقوط دیگر در سیستم هنگامی اتفاق می افتد که بخش ها از تجزیه و تحلیل حذف می شوند. در نتیجه کلیه سهام موجود در این بخش به عنوان سرمایه گذاری ممکن درج نمی شود.سرانجام ، وقتی بازار نزدیک به پایین باشد ، سرمایه گذاران می توانند سهام معامله را از دست ندهند.
کلام آخر
در پایان ، سرمایه گذاران باید به یاد داشته باشند که هیچ رویکرد واحدی برای سرمایه گذاری وجود ندارد و هر رویکرد دارای جوانب مثبت و منفی است. یکی از کلیدهای تبدیل شدن به یک سرمایه گذار بلند مدت موفق ، یافتن سیستمی است که به بهترین وجه با اهداف شما مطابقت داشته باشد.
منبع : investopedia